ریحانهریحانه، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

ریحانه، گل خوشبوی من

اولین پست بعد از یک سالگیت در خونه ی جدید

سلام دختر ناز و شیطون من الان خوابیدی تا من تونستم بالاخره بعد از 18 روز اینجا رو آپ کنم. امیدوارم بتونم تا قبل از بیدار شدنت اون چیزایی رو که باید بنویسم بنویسم. قبل از هر چیز از خاله های مهربونی که تو این مدت می اومدن اینجا و بهمون سر میزدن و نظر میذاشتن ممنونم که تنهامون نذاشتن. درست شب تولد تو شبی بود که ما باید اسباب کش میکردیم به خونه ی جدیدمون و برای همین بود که خودمون امسال برای تولدت هیچ کاری نتونستیم بکنیم اما خونه ی آقا جون اینا دعوت شدیم و عمو محمد آخر شب رفت برات یه کیک کوچولو خرید و یه جشن کوچولوی خودمونی ترتیب دادیم... عزیزم انشالله خودم برات تلافی میکنم. از روزی هم که اومدیم خونه ی جدید من همش سر کار بودم... راس...
16 مهر 1392
1